من ندانم این دل چرا ازآن من است...؟
گناه من چه بود که مالکش شدم؟
هه چه ساده لوحانه خود را مالک میخوانم...
مگر غیراین است که عمری برده ی بی چون و چرایش بودم؟
دل را به حراج بگذاشتم تا به بردگی بغض درآیم...
آری من ساده لوحی بیش نیستم که...
گه گاهی هوای بردگی دل به حراج رفته ام به سرم می زند..
10 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/08/11 - 12:13